>>>~ انعکاس آب ~<<<

! هنوز هم نمی دانم هر سال که می گذرد یک سال به عمرم اضافه می شود یا یک سال از عمرم کم می شود

>>>~ انعکاس آب ~<<<

! هنوز هم نمی دانم هر سال که می گذرد یک سال به عمرم اضافه می شود یا یک سال از عمرم کم می شود

عکس هایی که حیرت همگان را برانگیخت

 

و اما داستان واقعی این تصاویر عجیب و تکان دهنده در دنیای وحش:

یک صبح سه شنبه در حالی که عکاس به همراه تیم همراهش برای یافتن رد پایی از شیرها به سمت جنوب Madikawe حرکت می کنند به طور کاملا غیر منتظره با لاشه یک بز کوهی و شیری در حال نفس نفس زدن در کنار لاشه او روبرو می شوند. شیر که مشخص است تازه شکار خود را بر زمین زده است کنار لاشه حرکت می کند. اما بر خلاف آنچه انتظار می رود، شیر ماده شکار خود را نمی خورد. عکاس که از دور شاهد این ماجراست شروع به تصویر برداری می کند. در زیر تصاویر این حادثه نادر را می بینید:

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10233.aspx

ماده شیر و لاشه شکاری که تازه از نفس افتاده است.

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10222.aspx

اولین کار شیر بعد از شکار دریدن شکم شکار است. این را در تمام کتاب های جانورشناسی می توانید بیابید!

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10223.aspx

تا اینجا همه چیز مانند کتابهایی که خوانده ایم پیش می رود. دوستان من نیز در اتومبیل توسط دوربین دوچشمی و فیلمبرداری مشغول تماشای صحنه هستند. و ما این طور تصور می کنیم که شیر در حال خالی کردن محتویات شکم شکار خویش است. که ناگهان یکی از دوستان من فریاد می زند: آن محتویات شکم نیست!

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10224.aspx

و اینجا بود که ما متوجه شدیم بز کوهی آفریقایی کشته شده حامله بوده است.

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10225.aspx

و حالا در مقابل خود شیری را می بینم که طعمه کشته اش حامله بوده است. در این مواقع شیرها به کار خوردن خود ادامه می دهند البته اگر مشکلی پیش نیاید. و اما از اینجا به بعد بود که ما را به حیرت واداشت... ماده شیر جنین بز کوهی را به آرامی به زمین گذاشت و شروع به بوییدن او کرد.

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10226.aspx

زبان بدن برای یک ماده شیر و در موقعیت او بسیار عجیب بود. او از اتفاقی که افتاده بود سخت متحیر و مات و مبهوت بود. به اطراف خود نگاه می کرد تا ببیند آیا کسی برای کمک کردن هست...

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10227.aspx

بعد از مدتی ماده شیر به خالی کردن محویات شکم بز کوهی ادامه داد و در تمام مدت اینطور به نظر می رسید که سعی می کند تا حد امکان از جنین دور باشد...

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10228.aspx

بعد از مدتی دیگر و در حالی که هنوز هیچ قسمت از بند شکار خود را نخورده است، مجددا توجه اش به سمت جنین می رود و به آرامی او را از زمین بلند می کند.

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10229.aspx

او ایستاده است در حالی که جنین بز کوهی در دهانش است و برای مدتی به اطراف نگاه می کند. به همه جهت ها، شاید برای یافتن چیزی... و بعد از چند دقیقه به آرامی به سوی بیشه ای که در نزدیکی شکارش است حرکت می کند.

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10230.aspx

او مجددا می ایستد و جنین را به آرامی بر زمین می گذارد. و در تمام مدت با نگاهی هیجان زده و عصبی به اطراف نگاه می کند. سپس با نوک بینی به جنین ضربه می زند و به آرامی او را درست مانند توله هایش از پشت گردن میگیرد و بلند می کند...

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10231.aspx

او مجددا به اطرف نگاه می کند و به آهستگی به سمت بیشه می رود... با دقت به سمت بیشه زار پیش می رود جایی که تصمیم دارد جنین را در آنجا بگذارد. چندین بار به جنین ضربه می زند و در تمام مدت با حالتی نگران به اطراف نگاه می کند شاید انتظار کمکی یا خطری را می کشد...

http://www.marshal-modern.ir/Archive/10232.aspx

بعد از چند دقیقه دوباره به سمت لاشه شکاری بر میگردد که هنوز چیزی از آن را نخورده است. کنار او می ایستد و سپس به آرامی همانجا دراز می کشد. شیر ماده به چه چیزی می اندیشد؟ چرا او این چنین عمل کرد؟

طبق گفته آقای Grey van der walt عکاس این صحنه شگفت آور، این یکی از عجیب ترین و خارق العاده ترین صحنه هایی بوده است که در حیات وحش و درطول عمر خود مشاهده کرده است.

نظرات 10 + ارسال نظر

سلام

با گزارشی از آلبوم در حال انتشار زنده یاد ناصر عبدالهی و مهدی عندلیبی به روزم.

منتظر حضور سبزتان هستیم...

امید 9 بهمن 1388 ساعت 18:08 http://www.paro66.blogfa.com

سلام
خیلی جالب بود

سلام
عجیب هست ولی نه خیلی. خب دلش نیومده یه جنین رو بخوره. ضمن اینکه خودش هم ماده بوده و یه مادر...

دخترآبان 11 بهمن 1388 ساعت 01:13 http://fmpr.persianblog.ir

سلام با وحید موافقیم جسارتا

ahmad 12 بهمن 1388 ساعت 10:54 http://ahmad16597.blogfa.com/

سلام من به صورت اتفاقی با وب شما اشنا شدم ابجی در شگفتیهای افرینش نوشته ی ایت اله
دستغیت بسیاری از این گونه وجود دارد
تا نباشد امر حق برگی نیفتد از درخت
موفق باشید به من هم سر بزنید

با سلام به شما
خوشحالم که از مطالب وب بهره بردید
شما برای آگاهی از بروز شدن وب میتوانید در خبرنامه وب عضو شوید. و ایمیل خود را بگذارید
با مقاله " کوروش " مردی خردمند و با استعداد " بروزم

سلام دوست مهربان [گل]
مختصر و مفید بگم که یه مطلب جدید گذاشتم ...( به قول بچه های وبلاگی آپم ) [گل] ... لطفا قدم رنجه بفرمایید .... [گل][چشمک][لبخند]
باتشکر
شـــکـــرانـــه[گل]

کیوان 24 بهمن 1388 ساعت 18:28 http://majidkeyvan.blogfa.com

کجایی رفیق
نیستی
باید اول من بیام سراغت تا بیای پیشم
بزرگی و کوچیکی گفتن

تو وبلاگت نمیشه کامنت گذاشت.نمیدونم چرا؟ بارها شده بهت سر زدم اما نتونستم کامنت بذارم .کامپیوترم هنگ کرده.فکر کنم تو وبلاگت ویروس رفته.

مثل هیچکس 15 اسفند 1388 ساعت 20:57 http://paaeez.blogsky.com

جالب بود،

آدمو به فکر وا میداره..

فرخ 16 فروردین 1389 ساعت 17:17 http://chakhan.blogsky.com

سلام ! تحت تاثیر شیر قرار گرفتم ! امیدوارم به یادداشتهام در وبم نگاهی بندازی ! اخیرا راجع به مرد و زن یادداشتی گذاشتم که با ماجرای همین شیر شنا تا حدودی جور در میاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد